عاشقانه

تواضع نردبان بلندی است

عاشقانه

تواضع نردبان بلندی است

برف میبارد

 

برف میبارد به روی خارو خاراسنگ

کوهها خاموش دره ها دلتنگ

راهها چشم انتظار کاروانی با صدای زنگ

برنمیشد گر زبام کلبه ای دودی

یا که سوسوی چراغی گر پیامیمان نمیاورد

رد پاها گر نمیافتاد روی جاده ها لغزان

ما چه میکردیم در کولاک دل آشفته دم سرد

آنک آنک کلبه ای روشن

رویه تپه رو به روی من

در گشودندممهربانیها نمودندم

زو د دانستم که دوراز داستان خشم و برف و سوز

 قصه میگوید برای بچه های خود عمو نوروز

آری آری زندگی زیباست

زندگی آتشگهی دیرین پا بر جاست

گر بیافروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست

ور نه خاموش است و خاموشی گناه ماست

عاشق

عاشق                    عاشق تر

نبود در تار و پودش  دیدی گفت عاشقه عاشق

@@@@@@@@   نبودش  @@@@@@@@@@

امشب همه جا حرف  از آسمون و مهتابه  ،  تموم خونه دیدار این خونه

فقط  خوابه ، تو که رفتی هوای  خونه تب داره  ،  داره  از درو دیوارش غم

عشق تو می باره ، دارم می میرم از بس غصه خوردم ،  بیا بر گرد تا ازعشقت

نمردم، همون که فکر نمی کردی نمونده پیشت، دیدی رفت ودل ما رو سوزوندش

حیات خونه دل می گه درخت ها همه خاموشن، به جای کفتر و  گنجشک  کلاغای

سیاه پوشن ،  چراغ  خونه  خوابیده  توی  دنیای خاموشی  ،   دیگه  ساعت رو

طاقچه شده کارش فراموشی  ،  شده کارش فراموشی  ،  دیگه  بارون  نمی

باره  اگر چه  ابر سیاه  ،  تو که  نیستی  توی  این خونه ،   دیگه  آشفته

بازاریست  ،  تموم  گل ها  خشکیدن مثل خار بیابون ها ،  دیگه  از

رنگ  و رو رفته ، کوچه و خیابون ها ،،، من گفتم و یارم گفت

گفتیم و سفر کردیم،از دشت شقایق ها،با عشق گذرکردیم

گفتم اگه من مردم ، چقدر به من وفاداری، عشقو

به فراموشی ،چند روزه تو می سپاری

گفتم که تو می دونی،سرخاک

تو می میرم ، ولی

تا لحظه مردن

نمی گیرم

دل از

تو

همای

این"می"چه حرامیست که عالم همه زان میجوشند 


  یک دسته به نابودی نامش کوشند 


  انان که بر عاشقان حرامش کردند 


 خود خلوت از آن پیاله ها مینوشند 



 آن عاشق دیوانه که این خمارمستی را ساخت 
 

 معشوق وشراب و"می"پرستی راساخت 


 بی شک قدحی شراب نوشیدو از آن 


 سرمست شد این جهان هستی راساخت


 شعر از همای

ز چشمت دورم

ز چشمت اگر چه دورم هنوز....پر از اوج و عشق و غرورم هنوز

اگر غصه بارید از ماه و سال....به یاد گذشته صبورم هنوز

شکستند اگر قاب یاد مرا.....دل شیشه دارم بلورم هنوز

سفر چاره دردهایم نشد..... پر از فکر راه عبورم هنوز

ستاره شدن کار سختی نیست.... گرشتم ولی غرق نورم هنوز

پر از خاطرات قشنگ توام.....پر از یاد و شوق و مرورم هنوز

ترا گم نکردم خودت گم شدی......من شیفته با تو جورم هنوز

اگر جنگ با زندگی ساده نیست.....در این عرصه مردی جسورم هنوز

اگر کوک ماهور با ما نساخت.....پر از نغمه پک و شورم هنوز

قبول است عمر خوشی ها کم است.....ولی با توام پس صبورم هنوز