عاشقانه

تواضع نردبان بلندی است

عاشقانه

تواضع نردبان بلندی است

به نام تک مکانیک دلهای عاشق

«گفته بودم که اگر بوسه دهی توبه کنم

که دگر باره از این گونه خطاها نکنم

بوسه دادی و چو برخواست لبم از لب تو

توبه کردم که دگر باره از این گونه خطاها نکنم»

...................................

«کنم هر شب دعایی کز دلم بیرون رود مهرت

ولی آهسته میگویم الهی بی اثر باشد»

....................................

«بلبل نیستم که بر هر شاخه ای غوغا کنم

شمع هستم میسوزم و جان را فدایت میکونم

روزگاری است که من طالب رخسار تو‌أم

فکر من باش که در این شهر گرفتار توأم

گفته بودی که طبیب دل بیمار منی

پس طبیب دل من باش که بیمار توأم»

.........................

«من از طرح نگاه تو امید مبهمی دارم

نگاهت را نگیر از من که با آن عالمی دارم

اگر دورم ز دیدارت دلیل بی وفایی نیست

وفا آن است که نامت را نهانی زیر لب دارم»

.........................

«به کعبه گفتم تو از خاکی و من از خاکم چرا دورت بگردم؟

ندا آمد تو با پا آمدی باید بگردی برو با دل بیا دورت بگردم»

..............................

«در گلستان وجودم ندهد هیچ گلی بوی تورا

تو گل عشق منی از دور میبوسم تورا»

...................

«مردن آن نیست که در خاک سیاه دفن شوم

مردن آن است که از خاطر تو با همه ی خاطره ها محو شوم»

....................

«شب بود و شمع بود و من بودم و غم

شب رفت و شمع سوخت ومن موندم وغم

جان به فدای غم که نمیگذارد دمی تنها مرا

هرکجا بی او نشینم میکند پیدا مرا»

..................

«بر سنگ مزارم بنویسید که آشفته دلی خفته در این خلوت خاموش

او زاده ی غم بود ز غم های جهان گشته فراموش»

....................

«یک روز رسد غمی به اندازه ی کوه

یک روز رسد نشاط به اندازه ی دشت

افسانه ی زندگی چنین است عزیز

در سایه ی کوه باید از دشت گذشت»

.................

«در حیرتم از مرام این مردم پست

این طایفه ی زنده کش مرده پرست

تا شخص زنده است بکنندش بر او جفا

وقتی بمیرد بزنندش به سر هر دو دست»

.......................

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد